۱۳۹۵ مرداد ۱۵, جمعه

پرستو جون نگاه كن بخت ما رو گرفت از ما زمونه شاديا رو


بچه بوديم، عاشق هر ننه قمرى كه از جلومون رد ميشد مى شديم و بعد با دختر عموى احمق تر از خودم مى نشستيم فال نوار مى گرفتيم. اينطورى كه پنجاه شصت تا كاست نوار رو از شجريان و حميرا و سيما بينا و شكيلا و شهرام ناظرى و شادمهر و گروه آريان و... مى ريختيم جلومون و شانسكى انتخاب مى كرديم مى زاشتيم تو ضبط! حالا هر آهنگى پخش مى كرد حرف دل ريش ريش ما بود! امروز صبح من يه سى دى بين وسايلم پيدا كردم و گذاشتم تو دستگاه و يه دفعه ياد اون وقتا افتادم و گفتم بزار براى اين تپه ى عن و گوه زندگيم يه فال بگيرم! قبل اينكه پخش بشه و ببينم چى چى هم هست شونصد بار هى علامت رد كردن رو زدم كه شانسكى انتخاب شه! ديگه انگشتم خسته شد و كوتاه اومدم و زدم پخش! باورتون بشه يا نه، فقط موزيك خالى بود! : )) يعنى ببين به كجا رسيده حتا كائنات و اجسام و فلان هم مى دونن بابا ريديد ديگه چه حرفى چه كشكى چه فالى!؟ بعد از اون موزيك خالى، الان دقيقن سه ساعت و چهل دقيقه ست سى دى داره پخش ميشه و بيشتر از ٥٠ تا آهنگ از ابى و هايده و عارف و فريدونو داريوشو مرجان و مرضيه و... همه با كلام! دريغ از يه موزيك خاليه ديگه! بخندم يا گريه كنم؟! مى خندم.

۱ نظر: