۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

من هنوز زخمی ِ خاطره ام




تجاوز یعنی چه؟
آیا همین که مردی به اجبار بخواهد با همسرش/دوست دخترش یا هر زن ِ دیگری رابطه برقرار کند یعنی تجاوز؟
سالها پیش مچ پایم بر اثرِ ِ یک ضربه ی اتفاقی دچار ِ حادثه شد. مجبور شدم تنهایی پیش ِ پزشک بروم. شلوار ِ گشادی پوشیده بودم و به اندازه ای که مچم پیدا شود بالا دادم تا دکتر ورم ِ پایم را معاینه کند. دستش را روی ِ مچم گذاشت و من از درد اخم به چهره آوردم، آرام دستش را به زیر ِ شلوارم لغزاند و تا ماهیچه ی پایم بالا برد و رسمن شروع به نوازش کرد. در لحظه ای شوکه شدم و کلمه ای به زبانم نمی آمد جز بُهت و ناباوری. آقای ِ دکتر لبخند ِ زشتی به چهره آورد و همانطور که به چشمانم نگاه می کرد گفت "پای ِ قشنگ و نرمی داری"
صدای ِ خودم را می شنیدم که می لرزید و می گفت که مچ ِ پام درد می کنه
نمی دانم این را گفتم که یاداوری کنم برای ِ چه آمده ام یا از بی چاره گی ام بود
دستش را همان جا نگه داشته بود و ول نمی کرد، گریه ام گرفت، از درد یا ترس؟ از تنها بودن یا فکر ِ ناخوشایندی یا اینکه باید چه کرد؟
از دیدن ِ اشک هایم دکتر ترسید یا دلش برایم سوخت که دستش را برداشت؟
هر چه بود، تمام ِ این داستان بیش از پنج دقیقه طول نکشید اما به اندازه ی پنجاه سال به روان ِ من، روح ِ من، ضربه زد
بعد تر، راننده ای بود که برای ِ رسیدن به مقصدم سوار ِ ماشینش بودم و زمانی که می خواستم کرایه ام را حساب کنم، دیدم یک دستش میان ِ پاهایش است و...
می دانم، من تنها زن و دختری نیستم که چنین اتفاقاتی برایش افتاده است. این ها هر کدام به نوعی تجاوز است. تجاوز به روح ِ پاک و بی آلایش ِ کسانی که از آن به بعد هر از چند گاهی با کابوس ِ خاطرات ِ خاک گرفته ای از خواب بیدار می شوند که می توانست بدتر از آن رقم بخورد
...
تجاوز، تنها وادار کردن ِ همسر، دوست دختر یا هر زن ِ دیگری برای ِ رابطه داشتن نیست....!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر